اسلام علیک یا صاحب الزمان



مصیبت یکی پس از دیگری

فرو ریخت بر خاندان نبی ولی

زدود در و آتش کینه ها

جهان شد تباه روز روشن سیاه

ز نور رخ پور زهرا جهان

شود روشن و قلب ما شادمان


به نام خدا
امشب می خوام یه طور دیگه بنویسم . می خوام جمله هامو از کلیشه و قید و بند آزاد کنم می خوام خیلی راحت فریاد بزنم که << خیلی منتظرم >>
و این انتظار به زودی سر می رسه ولی الان خیلی دلم گرفته . خیلی زیاد . یه بغض سرد گلوی منو تسخیر کرده
وقتی روزانه خیلی اتفاقات و نا برابری ها رو در اطرافم می بینم در شهر ،خیابون ، کشور ، دنیا این بغض کهنه بیشتر و بیشتر می شه و اون موقع هست که دلم می خواد دعای فرج رو بلند بلند بخونم
وقتی می بینم گوشه ی خیابون یه طفل معصوم که به خاطر فقر مالی خانوادش ، از خونوادش طرد شده و روزها و شب ها رو با گدایی می گذرونه ، و غذایی برای خوردن نداره ، پوست موزی که کنار خیابون افتاده هست رو برمی داره و می خوره ، در حالیکه بچه های همسن و سالش همراه با خونوادشون با ماشین آخرین سیستم از کنارشون رد می شن ، میرن شهر بازی ، پیست های ورزشی و... خیلی دلم می گیره
آخه مگه اونا دل ندارن ، مگه اونها نمی خوان که غروبای پنج شنبه با پدر و مادرشون برن پارک ؟
نمی دونم .. این همه درد و رنج که مردمان زیادی در گوشه های مختلف دنیا دارن همه نیاز به یه همدرد داره
و من همچنان منتظرم برای رسیدن روزهای قشنگ که عدل واقعی در همه ی دنیا برقرار بشه
و دعا می کنم ، دعای فرج ، همون دعای همیشگی که هر وقت می خونم تازگی جدیدی داره برام
و خیلی وقتا هم خیلی خودمونی از خدای بزرگ می خوام که فرج آقای امام زمان نزدیک تر بشه
شما هم دراین دعا منو همراهی کنید
آمین

روزی بیاید و آن روز دور نباشد
که آدمیان بدین نگاه در هم بنگرند
و آنچه فرشتگان را در پیش آدم به سجود آورد را
در دیده ی یکدیگر ببینند
و با هم مهربان شوند.
دکتر حسین الهی قمشه ای (مقالات)